وزیر آموزش و پرورش به تازگی در واکنش به خبری که برخی منابع حقوق بشری مبنی بر، ممانعت از تحصیل یک دانشآموز بهایی در استان سمنان، منتشر کردند گفت:
«اگر دانشآموزان اظهار کنند که پیرو ادیان دیگری به جز ادیان رسمی کشور هستند و این اقدام آنها به نوعی تبلیغ محسوب شود، تحصیل آنها در مدارس ممنوع است.»
فرض کنیم در اسرائیل از تحصیل یک دانشآموز مسلمان جلوگیری شود، یا برای مثال در هر یک از کشورهای اروپایی یا آمریکا یک شهروند مسلمان به دلیل حجاب از انجام کاری منع شود، آیا رژیم و تمام رسانههای وابسته به آن غوغا به پا نمیکنند.
چگونه است که هرگونه ممنوعیت برای یک مسلمان (شما بخوانید شیعه و حامی جمهوری اسلامی) به دلیل اعتقادات مذهبیاش در هر جای دنیا از طرف رژیم و یا رسانههای وابسته به آن و در بعضی از موارد بخشی از جامعه به عنوان نقض حقوق انسانی و شهروندی تلقی میشود و به آن واکنش نشان میدهند اما در قبال فشارها، تبعیضها و ممنوعیتهایی که برای هموطنان غیر مسلمان ایجاد میشود، رسانههای مختلف و هم اکثر مردم ایران سکوت میکنند و یا برایشان اهمیتی ندارد. اگر باورهای مذهبی هر فرد جزو حقوق او محسوب میشود، چه فرقی بین مسلمان و بهایی است؟
هموطنان بهایی ما سالها است که تنها به خاطر اعتقاد و باور مذهبیشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند و از حقوق اولیه خود محروم شدهاند. متاسفانه ترویج عقاید ضدانسانی و افراطی شیعی در جامعه از سوی رژیم باعث شده است که ما شاهد رفتارهای غیر اخلاقی متعددی از سوی مردم در جهت آزار و اذیت بهاییان باشیم و این رفتارها حتی تا جایی پیش میروند که جنازه متوفا تنها به دلیل بهایی بود از قبر بیرون کشیده میشود.
ما مردم ایران با هر مرام و مذهب و ملیت و زبان، ایرانی هستیم. دوستی، مهربانی، همدلی و اتحاد ما ایرانیان خار چشم ملایان جنایتکار است که با ایجاد تفرقه و دشمنی و ترویج عقاید افراطی میان ما شکاف ایجاد کردهاند.
در برابر هرگونه تبعیض و ظلم نباید سکوت کنیم. فرقی میان کارگر معترض، دانشجوی منتقد، هموطن محروم حاشیهنشین، ملیتهای آزادیخواه ایران و یا یک ایرانی بهایی که مورد ظلم و تبعیض رژیم واقع شده است وجود ندارد.
تنها دشمن ما مردم ایران، جمهوری اسلامی است.
منبع: جریان سوم، ما مردم