جمهوری اسلامی، از ابتدای قدرت گرفتن و بە روی کار آمدن، هموارە در تلاش بودە کە گروەهای بیشتری را از حلقە قدرت دور ساختە و خود بە تنهایی زمام امور کشور را در اختیار بگیرد.
ملایان، این کار را با عناوین مختلف و با استفادە از توطئەهای گوناگون بە انجام رساندەاند.
گروهی را از همان ابتدا بر شدت سرکوب کردە و قلع و قمع کردند، عدەای را نیز همچون کردها، بە وسیلە لشکرکشی و حملات نظامی، بە خاک و خون کشیدند و با استفادە از رسانەهایی کە در اختیار داشتند، دیگر مردم را بە شدت گمراە کردە و این رویە کماکان ادامە دارد.
برخی از احزاب و گروەها نیز راە ماماشات با رژیم را در پی گرفتند بە امید آنکە ملایان، خود از قدرت کنارەگیری کردە و تاج و تخت را برای آنان بگذارند اما همه میدانیم کە چە شد.
اکنون، و بیش از چهار دهە پس از حکومت جمهوری اسلامی، بر همگان روشن و مسلم شدە است کە این رژیم، نە تنها اریکە قدرت را برای هیچ احدی رها نمیکند، بلکە برای حفظ آن، از هیچ جنایتی فروگزار نیست.
بیش از چهل سال طول کشید تا تقریبا همه مردم از تمام گروەها و احزاب و جریانات، بە این نتیجە رسیدند کە سقوط و اضمحلال رژیم حاکم تنها گزینە عقلانی موجود است.
اما در راستای سقوط جمهوری اسلامی، روی چە نیروهایی میتوان حساب ویژە باز کرد و بە آن تکیە نمود؟
سالهاست کە هم مردم ایران، و هم احزاب و جریانات اپوزیسیون، بە قدرتهای جهانی همچون اروپا و آمریکا چشم امید بستە بودند تا همچون مهدی موعود فرا رسیدە و جمهوری اسلامی را برای آنان برانداختە و پایان خوشی همچون قصەها برای آنان رقم بزند.
بر همین اساس، با وسواس زیادی، واکنشها و جهتگیریهای سران اتحادیە اروپا و مقامات آمریکایی نسبت بە رژیم ایران را رسد میکردند بدون آنکە خود عضوی از نیروی برانداز جمهوری اسلامی باشند.
این در حالیست کە اروپا و آمریکا در حساسترین زمانها کە میان مردم و حاکمیت، جنگ مرگ و زندگی بود، تمام قد در کنار حاکمیت ایستادە و مردم را رها کردند، و همین امر، چراغ سبزی بود بە جمهوری اسلامی تا مردم را بە خاک و خون بکشد.
ذکر کردن مثال دربارە همراهی و همکاری قدرتها با ەژیم حاکم بر ایران بحثی جداگانە و طولانی را میطلبد و تنها با ذکر یک یا چند نمونە، نمیتوان شراکت آنان در جنایات جمهوری اسلامی را بیان کرد اما میتوان بە تازەترین موارد آن اشارە کرد.
در تازەترین جنجال درون جناحی رژیم، انتشار یک فایل صوتی از سخنان ظریف، وزیر خارجە جمهوری اسلامی و بە عبارت بهتر مالە کش رژیم، واکنش خامنەای، رهبر سیستم جنایتکار حاکم بر ایران را در پی داشت.
او بە وضوح این واقعیت را بیان کرد کە نە ظریف، و نە هیچ مقام دیگری در جمهوری اسلامی، کارەای نبودە و در نمایشنامە ملایان حاکم، تنها یک عنوان نمایشی را در اختیار دارد.
این ماجرا، جدای از ظواهر آن، نکتە بسیار مهم دیگری نیز در خود، نهفتە داشت، و آن نکتە، اشارە ظریف بە انتقال اطلاعات سری نظامی اسرائیل توسط جان کری، وزیر امور خارجە آمریکا بە وی است.
این خبر برای مردم ایران بسیار مهم و اساسی و در عین حال کوبندە است، قدرتهای جهانی دوست ندارند کە جمهوری اسلامی سقوط کند. حتی یک سقوط کنترل شدە و مد نظر آنها، چیزی کە رضا پهلوی برای خوشایند آنان عنوان کردە بود.
حال بە خبر دیگری نگاه کنیم کە ظاهرا بیربط بە این ماجراست اما در واقع، نشان از دست و پا زدن آمریکا و سایر قدرتها برای نگهداشتن جمهوری اسلامی بە هر قیمتیست.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه کنونی آمریکا در پیامی به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات، از کشته و زندانی شدن روزنامهنگاران در کشورهای چین، روسیه، مصر و افغانستان ابراز نگرانی کرد ولی در پیامش هیچ اشارهای به وضعیت روزنامهنگاران ایرانی نکرده است.
دیگر از این روشنتر نمیتوان بە مردم ایران سیگنال ارسال کرد کە بە امید آمریکا و اروپا نباشید، این حرکت، یعنی عدم حتی یک اشاره از سوی وزیرخارجه امریکا به وضعیت مطبوعات در ایران، مشابە سال ٨٨ و دوران اوباما است، زمانی کە در کف خیابانها در ایران، خون راە افتادە بود، اوباما، رئیس جمهور وقت ایران، مشغول نامەنگاریهای عاشقانە با جنایتکارترین فرد تاریخ معاصر ایران یعنی خامنەای بود.
در رتبهبندی جهانی آزادی رسانهها، ایران رتبه ۱۷۴ را دارد اما وزیر خارجه آمریکا نسبت بە این مسئلە حساسیتی نشان نداد.
عدەای البتە این مسئلە را نتیجە تلاش مالەکشان جمهوری اسلامی در آمریکا عنوان کردەاند اما بسیار بعید بە نظر میرسد کە مقامات علایرتبە آمریکا در این حد خام و بیتجربە و بی اطلاع از وضعیت ایران باشند.
بە هر روی، این موارد و موارد بیشماری شبیە بە این، بە وضوح نشان میدهد کە در مسیر براندازی رژیم جهنمی حاکم بر ایران، مردم ایران، تنها باید بر توان و پتانسیلهای خود تکیە کنند و لاغیر.
بدون شک، این امر مشکل است اما شدنیست، اگر با اتحاد، خود سازماندهی و دوری از تبلیغات و سم پراکنیهای بنگاەهای وابستە بە رژیم حاکم همراە باشد.
در این مسیر سرنوشت ساز، شرکت همه مردم الزامیست، از این رو، دوری از تفرقە و نفرتپراکنی علیە گروهی از مردم بە بهانەهای واهی باید جلوگیری شدە و تنها معیار و خط قرمز مردم باید، پایبندی بە مبانی حقوق بشری و برابری همگان در تمام موارد موجود باشد.
فرشید سلطانی
فریبرز رضایی