Wednesday, February 27, 2019

کنشگران آزاد ایران در مراسم یادبود مادر لطفی


روز یکشنبه ۲۴ فوریه ۲۰۱۹ مراسم یادبود خانم فروغ تاجبخش یا مادر لطفی در استکهلم و به میزبانی انجمن حمایت از مادران خاوران برگزار گردید.
بانو تاجبخش مادر انوشیروان لطفی، از اعدام شدگان دهه شصت بود. وی از چهره فعال و سازمان دهندگان تلاش‌های دادخواهانه خانواده اعدامیان آن دهه بود. مادر لطفی یکی از کاشفان گورهای دسته جمعی زندانیان سیاسی بود که در سال ۱۳۶۷ بر مبنای فتوای خمینی اعدام شدند. او و دیگر مادران و اعضای خانواده این زندانیان از سال ۱۳۶۷ با تظاهرات در برابر دفتر سازمان ملل در تهران و با گردهمایی سالانه بر سر گورهای بی‌نام و نشان و جمعی در گورستان خاوران و ایستادگی در برابر ضرب و جرح ماموران حکومتی کوشیدند پرونده این اعدام‌ها را به یک پرونده ملی و بین‌المللی تبدیل کنند. وی به «نماد خاوران» شهرت داشت و در سال‌های ۶۰ و بعد از آن همواره در مراسم‌ یادبود اعدامیان سیاسی در خاوران حاضر بود. مادر لطفی به دلیل شخصیت برجسته و تاثیرگذارش در میان خانواده قربانیان اعدام‌های سیاسی از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار بود و به عنوان مظهر «مقاومت و ایستادگی» شناخته می‌شد.
در این مراسم خانم سحر شهیار و آقای فرشید سلطانی از اعضای کنشگران آزاد ایران نیز حضور داشتند.
یاد و خاطره تمامی شهدای خاوران و همچنین جانباختگان راه آزادی گرامی باد.

Thursday, February 21, 2019

هما دارابی



استاد دانشگاه، روان‌پزشک، متخصص کودکان، فمینیست، فعال سیاسی و شهروندی ایرانی بود که در ۲ اسفند ۱۳۷۲ در اعتراض به نقض حقوق زنان و حجاب اجباری در میدان تجریش حجاب از سر برداشت و تنش را به آتش کشید.

مدرک دکترای روان‌پزشکی را از آمریکا دریافت کرد و پس از مدتی طبابت در سال ۱۳۵۳ به ایران بازگشت. او نخستین ایرانی بود که در بورد روان‌پزشکی و نورولوژی آمریکا پذیرفته شد. در تهران، نخستین کلینیک درمانی مخصوص کودکان مبتلا به بیماری‌های روانی را که تا آن زمان غیرقابل درمان پنداشته می‌شدند تأسیس کرد. در دانشگاه تهران استاد بود، در بیمارستان خودش کار و مطب خصوصی‌اش را اداره کرد.

فمینیست بود و دغدغه پیشرفت ایران را داشت. پس از انقلاب ۵۷، از وضعیتی که برای زنان ایجاد شده بود ناراضی بود. دفترش به خاطر عدم پذیرش حجاب اجباری بسته و از دانشگاه اخراج شد.

عصر روز دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۷۲ به میدان تجریش تهران رفت. حجاب از سر برداشت و با مردم از حقوق زنان و ظلم به آنها و آزادی و ایران حرف زد. تنش را به بنزین آغشته کرد و بعد در اعتراض به نقض حقوق زنان و کودکان در ایران خودش را شعله‌ور کرد. مردم بی‌حرکت نگاه می‌کردند. پس از گذشت دقایقی وقتی یک نفر او را می‌شناسد، به بیمارستان آراد منتقل می‌شود اما میزان سوختگی آن‌قدر بالا است که جسم هما توان تحمل آن را ندارد و ساعت ۲ بامداد روز سه شنبه ۳ اسفندماه، چشم از جهان فرومی‌بندد. پیش از مرگ به خانواده‌اش گفته بود:
 «حالا دیگر مجبور نیستم شقاوتی را که انسان‌ها علیه همدیگر مخصوصاً علیه زنان و کودکان روا می‌دارند را تماشا کنم».

Thursday, February 14, 2019

گفتگوی هفته





گفتگوی خانم سحر شهیار سخنگوی کنشگران آزاد ایران و عضو کارگروه زنان حزب چپ ایران(فداییان خلق) با خانم ماریا رشیدی، فعال سیاسی و دبیر انجمن خانه زنان درباره مقوله خشونت علیه زنان.
ویدپوی این گفتگو را می توانید از اینجا دانلود کنید.

Tuesday, February 12, 2019

تحولات اجتماعی بعد از انقلاب ۱۳۵۷ - سحر شهیار





 تحولات اجتماعی بعد از انقلاب ۱۳۵۷ 

۲۲بهمن یادآور پیروزی انقلابی است که برای آزادی و برابری اجتماعی به وقوع پیوست. اکنون بعد از چهل سال که از عمر این انقلاب می گذرد، نه تنها آزادی و عدالت اجتماعی در کشور برقرار نشده است بلکه میراث شوم بی عدالتی، شکنجه، زندان و اعدام را هم بدوش کشید! امروز تنها چیزی که از انقلاب بر سفره های خالی مردم نشسته است، فقر و شکاف طبقاتی و فساد نهادینه شده بر دستگاه اداری کشور است!
اما آیا با تمام این اوصاف می توان گفت که آرمانهای انقلاب ۱۳۵۷ با شکست روبرو شده است؟! شنیدن نجواهایی از گوشه و کنار مبنی بر انقلاب شکست خورده ۵۷ ما را براین میدارد که تعمقانه به این موضوع بیاندیشیم که آیا در طول این چهل سال با بوجود آمدن تمام جنبش های اجتماعی بعد از پایان جنگ ایران و عراق از جمله قیام دانشجویی در سال ۱۳۷۸ یا حتی خیزش مردم در لوای جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ و یا قیام اخیر دیماه آرمان های انقلاب با شکست مواجه شده؟!
اگر به علل و بوجود آمدن این جنبش های اجتماعی خوب بیاندیشیم خواهیم دید که در جنبش دانشجویی سال ۱۳۷۸ بعد از به روی کار آمدن دولت خاتمی، فضای سیاسی کمی بازتری بوجود امد تا انجمن های دانشجویی و نهادهای غیر دولتی بتوانند فعالیت اجتماعی و فرهنگی بیشتری در چهارچوب مقرارات و آیین نامه های مصوب مجلس شورای اسلامی و قانون اساسی ولایت فقیه داشته باشند و البته نه کمی بیشتر! اما از آنجاکه جامعه رشد و پویایی خود را همواره در جهت نوسازی اندیشه دارد، از این فضای باز شده استفاده شد و پدید آمدن روزنامه های متفاوت با ۳روزنامه کلیشه ای دولتی کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی میتوان از نتایج آن دانست. جنبش دانشجویی ۷۸ در پی تعطیلی چند روزنامه موسوم به خط فکری اصلاح طلبی باعث شد که دانشجویان را به خیابان کشانده و از آنچه دولت خاتمی در گرفتن نزدیک به  پنجاه میلیون رأی که بعد از انقلاب و کشتار فعالین سیاسی در ۱۳۶۷ امری غیر منتظره می رسید، بازخواست کند!
مطالبه حق برای آنچه که ساخته بودند و امید داشتند. سرکوب جنبش دانشجویی ۱۳۷۸ که با اعمال مستقیم محمد خاتمی رئیس جمهور وقت صورت گرفت شعله های امید را در دل نسل روشنفکر و سیاسی کشور کمی کمرنگ کرد.
جنبش ۸۸ در زمانی بوقوع پیوست که ایران از وجه خارجی درزمان محمود احمدی نژاد بسیار سرو صدا کرده بود! محمود احمدی نژاد یک رئیس جمهور پوپولیست و کسی که هولوکاست را دروغ خواند! تفکرات ضد آمریکایی و صحبت های جنجالیش و مسئله ایران اتمی و شعار «انرژی هسته ای حق مسلم ماست»، خیل عظیمی از شهروندان ایران را در سراسر ایران و جهان دچار زحمت و مشقت فراوان کرد و طبیعتا کماکان صداهایی هم همسو با او در تکفیر دنیایی امپریالیستی بودند. رفته رفته با فروکش کردن شعارها و نمایان شدن وجه دیگر این ادعاهای پوپولیستی که همراه با تحریم های سنگین سازمان ملل با هماهنگی آمریکا و کشورهای هم پیمان آن آغاز شد و مشکلات معیشتی و تورم های ناشی از این تحریم ها باعث شد که در دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با چالش های فراوانی مواجه شود در جبهه دیگر موسوی که از چهره های شناخته شده دولتی نظام جمهوری اسلامی بود به کاندیداتوری از طیف از اصلاح طلبان به میدان آمد که وقایع ۸۸ و نتایج آن بر هیچکس پوشیده نیست.
امروز هرچند مردم امیدی به کارآمدی طیف اصلاح طلب ندارند، اما حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی باعث شد تا حدودی جنبش سبز تبرئه شود و هنوز دید مثبت تری از سوی نسل روشنفکر و دانشگاهی ایران به این جنبش وجود دارد به علت عدم همکاری رهبران این جنبش با دولت و سیستم حاکم هرچند که این رهبران خودشان در سالهای سرکوب و خفقان در دستگاهای دولتی مشغول به خدمت بوده اند!
اما جنبش دیماه ۹۶ را باید نقطه عطف جنبش های اجتماعی بعد انقلاب ۱۳۵۷ دانست. جنبشی مستقل متکی بر خواسته های مستقیم مردم و بازتاب نارضایتی آنها از مشکلات اقتصادی و اختلاف طبقاتی حاکم برجامعه و فساد سیستم حکومتی و قضایی کشور اینحاست که این جنبش می تواند سر آغاز جنبش های اجتماعی با شعار برابری طبقاتی باشد و همانگونه که مشاهده شد در تمام طول سال گذشته ما شاهد اعتراضات و اعتصابات متعدد در سراسر کشور بودیم، اعتصابات معلمین، بازنشستگان و کارگران.
 با دستگیری رهبران این اعتصابات، مردم بیش از پیش به حمایت از این اعتصابات روی آوردند. تمامی اعتصابات مبتنی بر اراده مردم برای رسیدن به عدالت اجتماعی و آزادیست. زیر سوال بردن سیستم قضایی و دولتی کشور برای دستگیری فعالین مدنی که شعار سیاسی هم نمی دادند، ضعف و ناتوانی سیستم حاکم را در جوابگویی به نیازهای بر حق مردم را بیش از پیش نمایان کرد.
اکنون مردم امیدهای خود را از اصلاح شدن این سیستم از درون را از دست داده اند، چون به وقوع پیوستن اصلاحات در سیستم حکومتی ایران در صورتی به وقوع خواهد پیوست که ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا تن در دهد و این خود امری پیچیده و محال به نظر میرسد، البته این امری بدیهی است که در دنیای سیاسیت هیچ چیز قابل پیش بینی نیست، در غیر اینصورت جامعه به سوی تحولات عظیم تری پیش خواهد رفت، مبارزه برای عدالت اجتماعی و آزادی دو مبدا شروع این تحولات عظیم تر هستند اینجاست که به این مهم میرسیم که آرمان های انقلاب ۱۳۵۷ زنده است و طبیعتا با زمان خود را رشد و نمو داده و در غالبی جدیدتر و زنده تر نمایان میشود.

سحر شهیار - کنشگران آزاد ایران-استکهلم
بهمن ۱۳۹۷

Tuesday, February 5, 2019

سالی ننگین برای حکومتی ننگین- فرشید سلطانی

 



در تازه ترین گزارش عفو بین الملل ضمن تأکید بر بازداشت شدن بیش از ۷ هزار نفر و کشته شدن ۲۶ نفر از معترضین و فعالان در سال گذشته میلادی در ایران، این سال را برای ایران «سال ننگ آور» توصیف کرد.
در این گزارش عنوان شده است کسانی که در سال گذشته میلادی بازداشت شده‌اند شامل گروه‌های مختلفی می‌شوند از جمله معترضان، دانش‌جویان، روزنامه‌نگاران، فعالان زیست‌محیطی، حقوق بشری،‌ حقوق زنان و اعضای اتحادیه‌های کارگری.
سال ۲۰۱۸ از جهات بسیاری برای مردم، آزادیخواهان، فعالان سیاسی و حقوق بشری و همچنین برای رژیم داعش تهران سالی پر از حادثه و بحران بود. در سال گذشته میلادی، جنبش ها و حرکتهای آزادیخواهانه زنان پیشرفت و جدیت ویژه ای یافت. از مهمترین دلایل این امر، مشارکت زنان و دختران از همه اقشار و طیف های اجتماع بود. این  مبارزات تنها به قشر دانشجو و یا نخبگان سیاسی منحصر نبوده و به مکان مشخصی محدود نمی شد. برای مثال می توان به بانوان مخالف حجاب اجباری اشاره کرد. هر از گاهی در گوشه ای از شهر، دختری بر بلندایی رفته و به نشانه اعتراض به قانون عقب افتاده حجاب اجباری، روسری از سر برمی داشت. این گونه حرکات نامنظم به شدت ملایان را مستاصل و هراسان می کرد چرا که نه وابسته به گروهی خاص بودند که بتوان آنرا ردیابی و منحل کرد و نه مختص به مکان خاصی بودند که بتوان آن مکان را تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دهند.
اگر آنچه بر دراویش گذشت را کنار بگذاریم، بدون شک مظلوم ترین و ستمدیده ترین قشر در سال گذشته کارگران بودند. واژه کارگر معادل بود با فقر، زجر، فراموش شده، تیر و تفنگ و خون. حرکتهای اعتراضی کارگران، دهقانان و بطور کلی زحمتکشان در سال گذشته از هر زمانی گسترده تر و فراگیرتر بود. دیگر کارد به استخوان رسیده. یا باید در خانه ماند و از گرسنگی مرد یا باید بیرون آمد و فریاد سر داد. اعتراضات گسترده کارگران اهواز، تهران، خراسان و سایر نقاط ایران و ر راس آنها اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و دهقانان و کشاورزان اصفهان به بحران آب نشان از فراگیر شدن فریاد کارگران می دهد. اما شاید مهمترن وجه تمایز اعتراضات سالهای گذشته با دوران کنونی در آگاهانه و هدفمند بودن آن دارد. هنگامی که اسماعیل بخشی عنوان می کند که مطالبات کارگران شورایی و نه فردی است در حقیقت چشم غول را هدف گرفته است. آنها دریافه اند که تنها راه نجات کارگر از فقر، ستم و استبداد فاشیستی-مذهبی حاکم، تشکیل اتحادیه و اتحاد عمومی است. جمله ای که اسماعیل بخشی بر زبان آورد ممکن است در مسیر مبارزات کارگران تاریخ ساز شود همانگونه که نام او جاودانه شد.



وضعیت حقوق بشر در ایران در سال ۲۰۱۸ از دید عفو بین الملل




سال گذشته نیز همچون سالهای پیشین اقلیتهای مذهبی تحت ستم، تبعیض، خشونت و حبس های طویل المدت قرار گرفتند. سال ۲۰۱۸ برای درویش ها سالی خونبار و سرخ بود. به گزارش عفو بین الملل برای ۲۰۰ تن از آنان در مجموع حکم ۱۰۸۰ سال زندان،‌ و ۵۹۹۵ ضربه شلاق و همچنین تبعید صادر شد. اما منابع دیگر همچون ایسنا چنین نوشتند: «جعفری دولت آبادی دادستان تهران خبر از پایان محاکمه درویشان گنابادی بازداشت شده در حادثه یکم اسفند ماه موسوم به گلستان هفتم داد. قریب به ۴۰۰ درویش گنابادی به ۱۹۹۴ سال حبس محکوم شده اند».
 
تصاویر تعدادی از دراویش گنابادی هنگام ورود به زندان فشافویه. براساس این تصاویر و شهادت تعدادی از دراویش، آنها در هنگام بازداشت و انتقال به زندان مورد شکنجه قرار گرفته‌ اند

در سال گذشته میلادی همچنین اخبار نگران کننده‌ای از نقض حقوق دراویش زندانی منتشر شده که واکنش نهادهای بین‌المللی را به همراه داشت. از جمله فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر روز ۲۶ اردیبهشت، با اشاره به محاکمه دراویش گنابادی بازداشت شده همراه با «پنهان کاری»، این اقدام را «مضحکه‌ عدالت» و «نقض آشکار موازین بین‌المللی» خواند.
وزارت خارجه آمریکا نیز اسفند ماه سال گذشته ضمن محکوم کردن سرکوب دراویش گنابادی، به مرگ مشکوک یکی از این دراویش در بازداشتگاه واکنش نشان داد و آن را نگران کننده توصیف کرد. این درحالیست که خانواده های این افراد نیز از آزار و اذیت اراذل و اوباش اطلاعاتی و بسیجی حکومت در امان نیستند.
محمد ثلاث درحالی اعدام شد که ثابت شده بود که بیگناه است. حتی راننده اتوبوس را نیز شناسایی کرده بودند اما دستگاه قضایی حکومت اسلامی با شتاب و طبق سناریویی از پیش تعیین شده و در دادگاهی نمایشی او را بیگناه به دار آویخت. اگر دوربین‌های آگاهی شاپور را چک کنید. محمد ثلاث را که اعدام شد با ویلچر خواهید دید. هر دو پاهاش را در جریان شکنجه شکسته بودند. در حکومت الله و امام زمان به همین سادگی با زندگی انسانهای بیگناه بازی می شود!
بر اساس گزارش عفو بین الملل دست کم ۶۳ فعال و محقق محیط زیست در سال ۲۰۱۸ در ایران بازداشت شدند. شاید در تاریخ یافت نشود حکومتی که فعال محیط زیست را به اعدام محکوم کند اما در ایران تا کنون پنج تن به اتهام مفسد فی الارض دستگیر شده اند. حکم فساد فی الارض اعدام است! به راستی باید پرسید کدام فساد؟ سعی در نجات محیط زیست در حال تخریب و نابودی ایران نامش فساد فی الارض است؟
کاووس سید امامی، رئیس بنیاد بنیاد «حیات وحش میراث پارسیان» که به همراه مراد طاهباز و هفت نفر دیگر بهمن ماه گذشته بازداشت شده بود، پس از بازجویی های شدید در زندان اوین جان سپرد. برخورد ماشین بازجویی رژیم در همراهی با قضات اعدام در دادگاه انقلاب که بازوی قضایی سپاه پاسداران است، برگ شرم آور دیگری از تاریخ کشور است.
کردستان نیز همچون همیشه از ستم مضاعف رژیم داعش تهران در امان نبوده است. در سال گذشته پس از توپ باران مناطقی از مریوان در کردستان توسط سپاه پاسداران، جنگلهای مناطق مرزی مریوان دچار حریق شده و چهار تن از فعالان زیست محیطی کردستان در حین تلاش برای محار آتش جان خود را از دست دادند. تعدادی از شهروندان مریوان در گفت و گو با صدای آمریکا اعلام کردند که به اعتقاد مردم این شهر، آتش سوزی‌ها عمدی بوده و توسط نیروهای امنیتی و سپاه به منظور جلوگیری از مخفی شدن مخالفان جمهوری اسلامی، سوزانده می‌شوند.



تظاهرات در مریوان در پی جان باختن چهار فعال محیط زیست در آتش سوزی جنگل


در میان جان باختگان، شریف باجور از فعالان شناخته شده محیط زیستی و از اعضای هیئت مدیره انجمن «سبز چیا» بارها در ارتباط با فعالیت‌ها و اقدامات محیط زیستی خود مورد بازداشت و بازجویی توسط نهادهای امنیتی قرار گرفته بود.
گرچه عفو بین الملل سال ۲۰۱۸ را برای حکومت اسلامی ایران سالی ننگین و شرم آور خوانده است اما به راستی تمامی سالهای حکومت داعش تهران ننگین و شرم آور بوده است.
این مبارزه اما ادامه دارد و هر اندازه که بر عمر ننگین و اعمال ننگین تر حکومت اضافه می شود بر دامنه مبارزات مردمی نیز افزوده شده و این موج خروشان خاموشی نمی گیرد. از یاد نبریم که کرد و کردستان طلایه دار این مبارزه و خشم مقدس بوده برای رسیدن به هدف نهایی که آزادی و مدیریت امور به دستان خود مردم است بیشترین هزینه را پرداخت کرده است.



فرشید سلطانی- کنشگران آزاد ایران